پیامدهای غصب فدک
بخشش فدک به فاطمه(س) به موجب مصلحتاندیشیهای پیامبراکرم(ص) بود و غصب آن مبتنی بر انگیزهها و عملکردهای جایرانه خلیفه اول و همدستانش بهویژه عمر بن خطاب بود . بدیهی است که با غصب آن ، نظرگاههای اهلبیت(ع) در استفاده از آن ناکام ماندند و در مقابل ، غاصبان به اهداف خود رسیدند . جدای از آن عواقب ، این غصب که به دست خلیفه انجام شد بهعنوان الگویی عملی درآمد که در طول تاریخ مبنای سیاستهای خلفای بنیامیه ، بنیعباس و سایر حاکمان اهلسنت قرارگرفت .
در این مقاله به برخی از پیامدهای این غصب میپردازیم :
1. تداوم حکومتهای مستبد و ستمگر
غصب فدک فعل منکری بود که انکارش ضرورت داشت ، طبق وصیت امیرمؤمنان علی(ع) اگر امر به معروف و نهیازمنکر ترک شود ، بدان حاکم خواهند شد و دیگر دعا (برای دفع ستم) مستجاب نخواهد شد[1]. متأسفانه مسلمانان صدر اسلام از این منکر بزرگ دم فرو بستند و غاصبان به ستمهای خود ادامه دادند . ابوبکر در طول دو سال حکومت خود ستمهای دیگری را نیز مرتکب شد از جمله : قتل و غارت قبیله مسلمانان مالک بن نویره ، تأیید ازدواج خالد بن ولید ـ فرمانده سپاه ابوبکر ـ با زن محصنه مالک و پس از آن زنده سوزاندن مالک[2]، استبدادیکردن خلافت که در وصیت خود ، عمر بن خطاب را به جانشینی انتخاب کرد و به فرموده امیرمؤمنان علی(ع) ، خلافت را بر مرکب چموشی سوار کرد[3]. خلیفه دوم نیز پس از تغییر احکام الهی همچون تحریم متعه ، وضع قیاس ، عول و تعصیب در ارث[4]، منع کتابت و نقل حدیث نبوی[5]، ترویج اسرائیلیات[6]، خطاهای بسیار در اجرای احکام و حدود الهی[7]، اخذ مالیاتهای غیرمشروع و سنگین از مردم[8] و . . . و در نهایت خلافت را به شورایی گذاشت که نتیجهاش روشن و در واقع از پیش تعیینشده بود . سکوت مردم و منزویکردن صاحب علم کتاب و سنت پیامبراکرم(ص) ـ علی بن ابی طالب(ع) ـ مهر تأییدی بود بر ادامه استبداد بهطوریکه خلیفه سوم به احیای فرهنگ قومی و خویشاوندسالاری پرداخت و این بار بنیاُمیه را بر گُرده مردم نشاند و خود و قومش تا حدّی به استبداد پرداختند که شورش و قیام مردمی و در آخر باعث کشتهشدن خودش به دست مردم شد . با روی کار آمدن امیرمؤمنان علی(ع) ، مترفین جامعه کارشکنیهای بسیاری ضد حکومت عدالتخواه علی(ع) کردند و در نهایت حضرتعلی(ع) قربانی جهل جامعه شد و حاکمان مستبد یکی پس از دیگری قرنها بر جامعه اسلامی حکم راندند و جالب آن است که عملکرد شیخین (ابوبکر و عمر) الگوی عمل این مستبدان قرار گرفت . این درحالی بود که فاطمه(س) در پیامی به مردان مهاجر و انصار آنان را از چنین خطری خبر داده بود : «منتظر فتنه و بلا باشید و خود را برای شمشیرهای برنده و سلطه ستمگران و هرج و مرج عمومی آماده سازید . . .[9]» .
2. نفی مالکیت فردی
شهید محمدباقر صدر در کتاب فدک در تاریخ ، یکی از علل غصب فدک را وضعیت اقتصادی آن جامعه میدانست که حوادث پیش آمده همچون مقابله با ارتداد بسیاری از قبایل ، نیاز به افزایش بودجه دولت داشت لذا ابوبکر و عمر تأمین این بودجه را از عایدات فدک فاطمه(س) کردند و عمر با پارهکردن سند فدک مانع از استرداد آن به فاطمه(س) شد .
شهید صدر پس از نقل این انگیزه مینویسد : «از این واقعه ، دیدگاه دو خلیفه نسبت به مالکیت فردی روشن میشود که خلیفه حق مصادره دارایی مردم را برای هزینه در امور عمومی کشور و دولت دارد بدون آنکه عوضی به آنان بپردازد یا از آنان اجازه بخواهد ، بنابراین در صورتیکه فرمانروا به اموال شخصی افراد نیاز داشته باشد دیگر آنها مالکیت ثابتی بر اموال و اراضی خود نخواهند داشت . خلفای بعدی در طول تاریخ همین دیدگاه را پذیرفته و برنامه عمل خود در رفتار با حق مالکیت همه افراد بر اموال خود قرار دادند ، این درحالی است که ابوبکر این نظر را فقط در رابطه با دارایی دختر رسولخدا(ص) اعمال کرد»[10].
3
[1]. اصفهانی ، ابوالفرج ، ص53 .
[2]. عاملی ، شرفالدین ، اجتهاد در مقابل نص ، ص .
[3]. سیدرضی ، نهجالبلاغه ، خطبه شقشقیه ، ص48 .
[4]. عاملی ، شرفالدین ، همان ، ص .
[5]. جعفریان ، رسول ، مقدمهای بر تاریخ تدوین حدیث ، ص33 .
[6]. جلالیان ، حبیبالله ، تاریخ تفسیر قرآن ، ص112. اسرائیلیات داستانهایی است که علمای یهودی تازه مسلمان آنها را نشر کردهاند.
[7]. مجلسی ، محمدباقر ، بحارالانوار ، ج10، ص230 .
[8]. همان ، ج31، ص116 .
[9]. صدر، محمدباقر، فدک فی التاریخ ، ص64 .
[10]. همان، ص .
[11]س ، بیتالاحزان ، ص234 .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ